نویسندگان در بیان کرامات معصومین افراط نکنند/ نویسنده «مرا با خودت ببر» از مهمترین منبع شیعی استفاده کرده است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۸۹۸۹
به مناسبت چهلوچهارمین چاپ «مرا با خودت ببر» اثری از حجتالاسلام مظفر سالاری و منتشرشده در انتشارات بهنشر، این داستان مذهبی چهارشنبه 27 اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی به زبان دکتر سعید طاووسی نقد و بررسی شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طاووسی، مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «مرا با خودت ببر» یکی از کارهای شاخص مظفر سالاری است که درباره امام جواد و یکی از کرامات ایشان نوشته شده و مبتنی بر یک روایت از کتاب کافی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طاووسی ادامه داد: علاوه بر فوت و فن داستاننویسی و انتخاب درست موضوع کار، وقتی ما در حوزه تاریخ قلم میزنیم، باید فضای آن دوره را بشناسیم تا بتوانیم رمانی در آن فضا خلق کنیم و دچار زمانپریشی نشویم. این کتاب از این نظر هم موفق بوده است.
کرامات اهل بیت را گشاددستانه نقل نکنیماین پژوهشگر درباره جایگاه استناد به کرامات ائمه در نگارش رمانهای مذهبی گفت: ما به عنوان شیعیان اثنی عشری مقامات خاصی را برای امامان قائلیم و نگرش ما به امام با جریانهای سنی مذهب یا حتی دیگر جریانهای شیعی مثل زیدیه و اسماعیلیه فرق میکند. ما به امامی قائلیم که معصوم است و منصوص و حجت خدا و از او کراماتی میتواند به ظهور و بروز برسد. در این زمینه در بعضی از آثار مسیر افراط در پیش گرفته شده. ما کتابهای مناقبنگاری و فضائلنگاری داریم که خیلی فضای تاریخی ندارند و دائما مسائل خارقالعاده و عجیب مطرح میکنند. البته ائمه قادر به این مسائل بودهاند؛ اما این که این میزان از کرامات و اینگونه کراماتی که در این کتب درج شده، از ائمه دیده شده یا نشده، محل بحث جدی است. یکی از القاب امام جواد ذوالکرامات است؛ اما دلیل نمیشود که هرچه کرامت در کتابها از ایشان دیدیم نقل کنیم.
او ضمن بیان اینکه نویسنده این اثر برای انتخاب روایت سراغ کتاب «کافی» رفته که مهمترین کتاب شیعه از بین کتب اربعه است بیان کرد: رفتن سراغ فضائلنگاریهای متاخر که سرشار از روایتهای مرسل و بدون سند است توجیه ندارد. همچنین برخی افراد با کتب شیعی آشنا نیستند؛ مثلا کتابی داریم به نام «دلائل الامامه» که اصلا مجهولالمولف است. نمیشود از چنین کتابی روایت انتخاب و رمانش کنیم. در زمینه کرامات و نقلشان نباید گشاددستانه عمل شود و نیاز به دقت دارد.
طاووسی درباره پژوهش کردن بعضی از نویسندگان گفت: برخی از نویسندگان ما با پژوهش تقریبا بیگانهاند. در حالی که لازمه داستاننویسی در فضای دین و معصومان و تاریخ پژوهش قوی است. گاهی هم به جای اینکه سراغ منابع قوی بروند، سراغ هر منبعی میروند و وقتی آخر کتاب را میبینیم، چهارصد منبع آورده شده؛ در حالی که کثرت منابع لزوما دلیل قوی بودن کار نیست. صحت منابع مهم است، نه کثرت منابع.
از منابع باید روشمند استفاده کرداو در خصوص منابع دوره عباسی و اموی عنوان کرد: نویسندگان منابع دوره عباسی و دوره اموی را نمیشناسند. همچنین دقت نمیکنند منبع را یک انسان خلق کرده که روحیات و جریانهایی داشته. دیدهام که در بعضی از رمانها مطالبی را به یزید نسبت میدهند که یزید خوابش را هم نمیدیده. فاسدبودن یزید دلیل نمیشود که هر چیزی را به او نسبت بدهیم. منابع دوره عباسی با وجود همه محاسنی که دارند، در مذمت و سیاهنمایی بنیامیه افراط کردهاند. الان چیزهایی درباره یزید مینویسند که در منابع عباسیان هم نیست.
وی افزود: این فضا حاصل نشناختن و نقدنکردن منابع است. از منابع باید روشمند و بااحتیاط استفاده کرد. چنین کاری را مداحان هم میکنند و بدون داشتن منبع قوی مطالبی را بیان میکنند.
او ضمن توصیه به نویسندگان در خصوص اینکه پیش از چاپ، آثارشان را به اهل تاریخ و کلام و فقه برای بررسی بدهند و با این افراد مشورت کنند، از انتشارات بهنشر برای دقت در این خصوص تقدیر کرد و گفت: بهنشر ناشری است که در این خصوص با صاحبنظران این حوزه حتما مشورت میکند. بهنشر چهرههای برجسته داستاننویسی و رماننویسی را وارد میدان کرده؛ اما با این حال آثارشان را به اساتید و صاحبنظران برای بررسی میدهد. بهنشر چه در زمینه کتاب بزرگسال و چه در کتاب کودک این دقتها و احتیاطها را اعمال میکند. اما برخی ناشران به این مسائل بیتوجهند.
طاووسی در خصوص تاثیرپذیری نویسندگانمان از الگوهای غربی در جذب حداکثری مخاطب گفت: رمان اصلا یک قالب مدرن و تحت تاثیر فضای غرب است. نوع جذابیتهایی که در غرب است همچون مسائل اروتیک و خشونت، در بعضی از رمانهایی که دارد عرضه میشود، در حال شایع شدن است و یا یکی از اینها یا هر دوی اینها دارد به رمانها وارد میشود. حتی نویسندگان روحانی ما وارد این فضا شدهاند. گویی فضایی است که حتما باید در آن داستان نوشت و داستان بدون این نوع جذابیتها ارزش خواندن ندارد.
کمکاری ارشاد به ابتذال ادبیات معصومین منجر میشوداو در خصوص کمکاری ارشاد در این زمینه و گفت: ارشاد بهدرستی بررسی نمیکند و چند سال دیگر میبینیم که ادبیات معصومین به ابتذال کشیده شده است.
سعید طاووسی درباره اینکه حضور مستقیم معصوم در داستان بهتر است یا اینکه باید حضور کمرنگ و غیرمستقیم داشته باشد اظهار کرد: درباره خود معصوم هم میشود نوشت؛ ولی نه اینکه از زبان او بنویسیم. البته این کار را بسیار دشوار میکند. باید تمام دیالوگها متقن و معتبر باشد. بعضی نیز مثل مجید قیصری و ابراهیم حسنبیگی موضوعی حاشیهای را انتخاب میکنند و به معصوم اشاره میکنند. ترکیبی از این دو حالت بهتر است. یعنی معصوم در داستان حضور داشته باشد؛ ولی محور داستان نباشد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: مرا با خودت ببر داستان نویسی رمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۸۹۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه چهار نمایشنامه «تیرنگ» در نمایشگاه کتاب
کتاب «تیرنگ» نوشته چهار نویسنده توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه میشود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «تیرنگ» نوشته چهار نویسنده به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده چهار نمایشنامه از چهار نویسنده جوان کشورمان است.
«تیرنگ» عنوان کتابی است که چهار نمایشنامه با عناوین «سرخ او»، «کسی در گور میگرید»، «میراِشکار» و «میانبر» را در خود جای داده است.
«سرخ او» به قلم مهیار هزارجریبی، برداشت آزادی از یک زندگی واقعی است که با محوریت شخصیتهای «ننه حوا»، «گل نسا»، «آقای مهندس»، «خسرو» و «صبور» نوشته شده است.
«کسی در گور میگرید» از محمد فخراییمطلق به بیان واگویههای مردمان جنوب به خصوص ناخداهای این خطه در مواجهه با طوفان و دیگر خطرات دریانوردی و نجات آنها توسط پریان دریایی میپردازد که در لحظه به لحظه آن با مراسمی قدیمی به اسم «زار» بیشتر آشنا میشویم.
نمایشنامه سوم با عنوان «میراِشکار» از بهناز دوستی پاشاکلایی تصویری از مقاومت و تلاش یک زن مازندرانی برای حفظ بقا و موقعیت و حریم خود است. زنی به نام شوکا با شغل میراشکاری که اغلب شغلی مردانه است، مراقبت از جنگل، مزارع و دامِ اهالی را بر عهده میگیرد و در روزهای حماسه قیام مردم آمل و در دل شب با چریکی از گروه سربداران جنگل، در میانه جنگل مواجه میشود.
آخرین نمایشنامه با نام «میانبر» از سجاد بحری نمایشی از روزهای پایانی جنگ تحمیلی و تصمیماتی است که مردم سرزمین ما گرفتهاند. تصمیماتی مانند رفتن یا ماندن.
این کتاب با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۱۵ هزار تومان عرضه شده است.